سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] آنان را طاعت دارید که در ناشناختنشان عذرى ندارید . [نهج البلاغه]
 
سه شنبه 90 شهریور 29 , ساعت 5:19 عصر

مخالفان و موافقان روش علم‌گرایانه در تفسیر

به باور برخی، روش علم‌گرایانه در تفسیر قرآن خیزشی در راستای زدودن خرافات و افسانه‌ها از دامان پاک شریعت بود. این نهضت که در بستر سیل بنیان کن خرافات از یک‌سو و شیفتگی شتاب‌زدة طرفداران آن از سوی دیگر به وجود آمد، موجب شد تا مفسران علم‌گرا در آثار فکری و قلمی خویش قواعد طبیعی حاکم بر سنت‌های الهی را ملاک اعتبار یا عدم اعتبار دیگر رویدادها قرار دهند. این روند باعث شد که ایشان در عرصة درازدامن مسائل غیبی و موضوعاتی که از تیر رس علم و اندیشة آدمی خارج است با سلاح علم و اندیشه وارد شوند و در نتیجه یا در اصلِ بسیاری از معجزات شک و تردید نمودند و یا تمام تلاش خود را برای ارائة تحلیلی خردپذیر از آنها به کار گرفتند[1]. حاصل کار اینان تطبیق نتایج غیرقطعی و غیرنهایی بحث‌های بشری در زمینة علوم تجربی بر حقایق مطلق و نهایی قرآن بود که کاری ناصحیح است[2]. کاری که فخررازی در تفسیر خود به حد تمام و کمال به انجام رسانید و ابی حیان اندلسی به همین خاطر بر او خرده می‌گیرد که از مسیر صحیح تفسیر خارج شده است[3]. ابواسحاق شاطبی، صاحب الموافقات فی أصول الشریعه از دیگر مخالفان روش علم‌گرایانه در تفسیر است. او در کتاب خود بحثی را در مقاصد شریعت تدوین نموده و در آن هدف شارع در فرستادن دین به سوی مردم را فهمیدن و متذکر شدن آنان دانسته است. وی منظور از امی بودن امت را ناآگاهی آنان به علوم گذشتگان می‌داند. او می‌گوید: «اگر قرآن از علومی سخن گفته باشد که مخاطبان عصر نزول از آن اطلاعی نداشته باشند، دیگر قرآن معجزه نخواهد بود و احتجاج به قرآن و نیز تحدی آن منتفی است»[4]. از میان معاصران، شیخ محمد شلتوت در کتاب تفسیر القرآن الکریم، محمد عزه دروزه در التفسیر الحدیث، امین الخولی در التفسیر، معالم حیاته، منهجه الیوم، و ... به مخالفت با تفسیر علمی پرداخته‌اند.

موافقان علم‌گرایی در تفسیر نیز دلایلی ارائه نموده‌اند که در آن بر اهمیت و ضرورت اتخاذ روش علمی در فهم و تفسیر قرآن تأکید نموده‌اند. عبدالرزاق نوفل بر این باور است که اثبات اعجاز علمی قرآن از رهگذر نشر حقایق علمی موجود در آن، اثر خاصی در مبارزه علیه الحاد و تثبیت عقیدة ایمان در دل‌ها و گسترش دعوت اسلامی دارد[5]. طنطاوی نیز با تأکید بر نقش تفسیر علمی در ترویج علم و خدمت به مسلمانان و پیشرفت آنان به تفسیر قرآن روی آورده است[6]. از همین رو وقتی فهد رومی از رویکرد مفسران به مباحث علمی در تفسیر، سخن به میان می‌آورد، تفسیر طنطاوی را مثال زده و می‌گوید:

تفسیر طنطاوی به عنوان نمونه‌ای از تفسیر جامع و گستردة علمی قرآن کافی است؛ چرا که در این تفسیر مطالبی به چشم می‌خورد که جز در تخصصی‌ترین و دقیق‌ترین کتاب‌هایی که در زمینة دانش‌های جدید نوشته شده در جای دیگری یافت نمی‌شود[7].

طنطاوی و تفسیر الجواهر

شیخ طنطاوی جوهری در سال 1287 قمری در مصر متولد شد و تحصیلات خود را در مراکز علمی قاهره پشت سر گذارد. او نزدیک به سی عنوان تألیف دارد که در آنها به علوم طبیعی و انسانی توجه شده است. تفسیر جواهر که اولین تفسیر کامل قرآن کریم در دورة معاصر و تنها تفسیر کاملی است که با نگرش علمی به قرآن تدوین یافته است از آخرین نگاشته‌های طنطاوی به حساب می‌آید[1]. طنطاوی زمانی که در دانشکدة دارالعلوم به تدریس علوم اسلامی اشتغال داشت نگارش تفسیر را آغاز کرد. برخی از بخش‌های این تفسیر حاصل تدریس او برای دانش‌آموزان آن مرکز علمی است و بخش‌هایی نیز به صورت مقالات تفسیری در مجلة الملاجیء العباسیه به چاپ رسیده است[2]. بعدها با تنظیم و تکمیل این مباحث مجموعه‌ای تفسیری در قالب 25 مجلد و یک جلد ملحقات فراهم آمد. نگارش این تفسیر در سال 1356 قمری به پایان رسید و مؤلف آن دو سال بعد، یعنی در سال 1358 در قاهره وفات یافت[3].

آن‌گونه که طنطاوی در مقدمه بیان داشته است او هماره در عجایب خلقت و زیبایی‌های جهان در دهشت به سر می‌برده و به نگرش در این موارد و مطالعه و تفکر در این موضوع اشتیاق فراوانی داشته است. او همچنین از غفلت اندیشمندان مسلمان و نپرداختن ایشان به این گونه مباحث رنجیده خاطر بوده تا آنجا که دست به تألیف کتاب می‌زند تا با نگرش به آیات قرآن کریم به طور جامع و گسترده به این مباحث بپردازد و از این رهگذر گامی در جهت تطابق و سازگاری میان کتاب تکوین و تشریع بردارد[4]. طنطاوی جوهری که از غلبة فقه بر دیگر علوم اسلامی شکوه دارد، می‌کوشد تا ابعاد دیگری از علوم که دین آنها را مطلوب می‌داند ولی دین باوران و اندیشه‌وران اسلامی بدان نپرداخته‌اند را بازگو کند. به باور او وانهادن این بخش از علوم، زیان آشکاری برای امت اسلام به دنبال داشته است[5]. با چنین نیتی تمام تلاش خویش را به کار می‌بندد تا از دل آیات قرآن کریم مباحثی را که در بسیاری موارد هیچ ارتباطی با منطوق و مفهوم آیات ندارد بیرون کشد. وی برای شرح و بسط مطالب مطرح در تفسیر خود و ملموس نمودن آن برای مخاطب در قسمت‌های مختلف تفسیری، اشکال و تصاویری از گیاهان و حیوانات و مناظر طبیعت و دستاوردهای صنعتی و جدول‌های ریاضی و فیزیکی و     ارائه می‌نماید[6].



لیست کل یادداشت های این وبلاگ